حدود ۲ هفته به انتخابات سرنوشتساز استانی بریتیش کلمبیا در سال ۲۰۱۷ باقی مانده است. انتخاباتی که اینبار شاهد رقابتی بسیار نزدیک بین احزاب مهم این استان یعنی بیسی لیبرال، بیسی اندیپی و بیسی گرین است. در چند شمارهٔ اخیر و نیز همین شماره به بررسی دلایل و لزوم مشارکت در این انتخابات از جنبههای گوناگون و از شمارهٔ پیش به بررسی مواضع احزاب مختلف دربارهٔ مسائل کلیدی در این انتخابات و نیز رویکرد آنان به نیازهای مهاجران و بالاخص ایرانیان ساکن بریتیش کلمبیا پرداختهایم.
بههمین منظور پرسشنامهای از سوی «رسانهٔ همیاری» تهیه و برای کاندیداهای احزاب مختلف در مترو ونکوور فرستاده شده است، که در صورت دریافت پاسخ از هر یک از آنان تا زمان برگزاری انتخابات، منتشر خواهد شد. در شمارهٔ قبل پاسخهای دریافتی از ۳ نامزد این انتخابات منتشر شد و در این شماره نیز پاسخ ۳ نامزد دیگر ارائه میشود.
امید است این مطالب به افزایش آگاهی جامعهٔ ایرانیان مهاجر در خصوص انتخابات، دیدگاهها و مواضع احزاب مختلف دربارهٔ مسائل و مشکلات اساسی زندگی در بریتیش کلمبیا کمک کند.
لطفاً خودتان را معرفی کنید و به ما بگویید از چه زمانی و چرا تصمیم گرفتید وارد سیاست شوید؟ چرا حزب لیبرترین را انتخاب کردید؟
من در نورث ونکوور بزرگ شدم و به دبیرستان ساترلند رفتم. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه ترنت در انتاریو و کار و زندگی در تایوان و ژاپن برای چندین سال، به نورث ونکوور بازگشتم و تشکیل خانواده دادم. دو فرزند دبستانی دارم و در حوزهٔ مالی و مدیریت در صنعت ساختمان فعالیت میکنم.
در انتخابات فدرال در سال ۲۰۱۵ از اینکه امکان رأیدادن به حزبی را داشتم که نمایندهٔ ارزشهای آزادی اندیشه، رواداری، مسئولیتپذیری مالی و صلح است، بسیار خوشحال بودم. نام این حزب لیبرترین کانادا بود.از اینکه با اکراه پای صندوق رأی نمیرفتم شاکر بودم! و بر آن شدم تا فرصتی مشابه را برای بریتیش کلمبیاییهایی که همین ارزشها را قدر مینهند، فراهم آورم. به حزب لیبرترین بریتیش کلمبیا پیوستم و در آخرین اجلاس این حزب بهعنوان رهبر حزب برگزیده شدم. از آن زمان برای رشد این حزب کوشیدهام. ما تا جای ممکن برای حوزههای مختلف، کاندیدا برای شرکت در انتخابات استانی ۲۰۱۷ معرفی کردهایم تا برای بریتیش کلمبیاییها استقلال و انتخاب بهتری به ارمغان آوریم.
اگر حزب شما برندهٔ این انتخابات شود، چه چیزی تغییر خواهد کرد؟
برنامههای ما در صورت پیروزی در این انتخابات به این شرح است:
- اجرای سیستم سوبسیدی برای تحصیلات دورهٔ آمادگی تا سال آخر دبیرستان
- برچیدن مالیات استانی (PST) و مالیات کربن
- سادهسازی سیستم مالیات بر درآمد و جایگزینی نرخهای مختلف با یک نرخ کم و ثابت
- بحث آزاد با بیماران، متخصصان و طرفهای ذینفع در جامعهٔ پزشکی برای بازسازی سیستم درمانی بریتیش کلمبیا
- اجازهٔ ورود بخش خصوصی برای رقابت با ICBC و دیگر شرکتهای سلطنتی (Crown Corporations)
- اجازهٔ فعالیت به سرویسهای همپیمایی (ride-sharing) مانند اوبر
برنامهها و اهداف اصلی شما دربارهٔ مشکلاتی مانند مسکن ارزان، اقتصاد قدرتمند و نرخ بالاتر اشتغال، مقرونبهصرفهترکردن زندگی در مترو ونکوور و پاسخگویی به مشکلات اساسی مردم حوزهٔ انتخابیتان چیست؟
برنامههای حزب ما در این زمینهها به شرح زیر است:
- مسکن ارزان: تشویق شهرداریها به آسانکردن مقررات منطقهبندی و فرآیند مجوز ساختمان برای ساخت بیشتر و سریعتر مسکن مورد نیاز
- اقتصاد و شغل: برداشتن مقررات و مجوزهای دستوپاگیر که مانع ایجاد و رشد مشاغل میشوند
- هزینههای زندگی: مالیات یکی از بزرگترین هزینههایی است که خانوادههای نورثشور با آن مواجهاند. ما بیشتر آنها را حذف یا کم میکنیم و با برداشتهشدن PST و حذف یا سادهشدن بسیاری از مقررات، هزینهٔ بسیاری از کالاها و خدمات کاهش مییابد.
آیا در حوزهای که در آن نامزد انتخابات شدهاید، ساکناید؟ چه مدت در آنجا زندگی کردهاید و چقدر خودتان را مطلع از مشکلات حوزهٔ انتخاباتیتان میدانید؟
من در ۴ سال گذشته در این منطقه ساکن بودهام و تا حد زیادی با مشکلاتی که برای رأیدهندگان این حوزه مهم است، آشنا هستم.
جمعیت ایرانی زیادی در حوزهٔ انتخاباتی شما زندگی میکنند. چقدر آنها را میشناسید؟ و چقدر از خواستههایشان مطلعاید؟
بسیاری از افراد در جامعهٔ ایرانی کارآفرین و متخصصاند که این برای نورثشور مزیت بزرگی است. ولی این افراد ناچارند بهجای تمرکز روی خدمت به مشتریانشان، زمان زیادی را صرف مالیات، تطابق با مقررات و دریافت مجوز نمایند. ما برای آسانکردن راهاندازی و بهرهبرداری از کسبوکارهای جدید برای همه از جمله مهاجران جدید، برنامهریزی کردهایم.
موضع حزب شما در قبال حمایتهای مالی شرکتهای بزرگ و اتحادیهها به کمپینهای انتخاباتی چیست؟ چگونه آن را توجیه میکنید؟
ما در این زمینه نظری نداریم چرا که نه از شرکتی کمک مالی گرفتهایم و نه از اتحادیهای و این موضوع برایمان در اولویت نیست.
آیا چیز دیگری دربارهٔ خودتان و/یا دیدگاههای سیاسیتان هست که بخواهید با جامعهٔ ایرانی-کانادایی به اشتراک بگذارید؟
شاید این موضوع برای خوانندگانتان جالب باشد که بدانند که هرچند من ایرانی نیستم، ولی در ایران به دنیا آمدهام. پدر و مادرم که هر دو کاناداییاند، در اواخر سال ۱۹۷۰، زمانی که من به دنیا آمدم، برای یک پروژهٔ ساختمانی در آنجا بودند.
از وقتی که به من دادید سپاسگزارم